یا لطیف.

 

از آن دمی که گرفتم تو را در آغوشم

هنوز پیرهنم را، نشُسته می پوشم

هنوز بوی تو از تار و پود زندگی ام

نرفته است که خود را به عطر بفروشم

عجب مدار، از این جوششی که در من هست

که من به هرم نفس های توست که  می جوشم

کجا به پیری و سستی و ضعف روی آرم

منی که آب حیات از لب تو می نوشم

به بوسه ای که گرفتم در آخرین لحظه

برای بوسه ی دیگر دوباره می کوشم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها